زاهدی؛ وطن‌دوست یا وطن‌فروش؟

بسیاری از کاربران فضای مجازی با بازخوانی برخی مواضع سیاسی منصفانه اردشیر زاهدی به خبر وفاتش واکنش نشان دادند. زاهدی به‌خاطر سوابق خود و پدرش و سال‌ها خدمت در دربار پهلوی، شخصیت و کارنامه‌ای درخشانی نداشت اما برخی اظهارات وی در سال‌های اخیر نمایانگر، حقایقی مهم درباره ایران امروز است.

منابع مرتبط
عکس نوشت ها
چندرسانه ای
دریافت پست

پاسخ شبهه بسیاری از کاربران فضای مجازی با بازخوانی برخی مواضع سیاسی منصفانه اردشیر زاهدی به خبر وفاتش واکنش نشان دادند. زاهدی به‌خاطر سوابق خود و پدرش و سال‌ها خدمت در دربار پهلوی، شخصیت و کارنامه‌ای درخشانی نداشت اما برخی اظهارات وی در سال‌های اخیر نمایانگر، حقایقی مهم درباره ایران امروز است.

یکی از نقاط عطف در زندگی سیاسی اردشیر زاهدی اعتراض او به تحریم‌های آمریکا و دفاع از اقدامات هسته‌ای ایران بود. اردشیر زاهدی نشان داد نوع مواجهه با تحریم‌های آمریکا به علت ذات ظالمانه، ضدایرانی و ضدانسانی آن به معیاری تبدیل شده است تا هرکسی با هر نوع سلیقه سیاسی ولو سلطنت طلبی هم باشد، سبب نمی‌شود که به‌عنوان یک ایرانی با این تحریم‌ها مخالف نباشیم. دلیل اصلی نیز این است که ذات تحریم‌های که در این سال‌ها علیه ایران اعمال شده، فراتر از تقابل با جمهوری اسلامی بوده و در درون خود مستقیماً با ایران و ایرانی دشمنی دارد و به کمتر از تضعیف و تجزیه ایران راضی نمی‌شود. واقعیت این است که امروز هر کس در برابر تحریم‌های ظالمانه آمریکا اعتراض و یا اقدامی می‌کند، در اصل دارد از ایران و ایرانی دفاع می‌کند و --- اغراق‌آمیز نیست که اعتراض و مقابله با اقدامات ظالمانه آمریکایی‌ها در واقع مأموریت ملی ایرانیان در این دوره از تاریخ کشورشان است. اما در مقابل این نگاه و فهم این موضوع توسط اردشیر زاهدی، بسیاری از اپوزسیون خارجی و حتی بسیاری از فعالین فتنه قرار گرفتند که تلاش بی‌شرمانه آنها برای افزایش تحریم‌ها و یا همکاری و زمینه‌سازی تحریم‌های بیشتر ایران توسط آمریکا، آنها را از چشم مردم انداخت.
یکی از خبرسازترین اظهارات اردشیر زاهدی تمجید وی از سردار سلیمانی بود که او را سرباز وطن نامید و از حضور ایران در سوریه دفاع کرد. اردشیر زاهدی علاوه بر اینکه فرزند یک نظامی باسابقه بود، خودش مستقیماً در جریان گفتگوها برای جداکردن بحرین از ایران حاضر بوده و سال‌ها سابقه دیپلماتیک و سابقه حضور در رأس وزارت خارجه ایران و سفارت تهران در واشنگتن را داشته است. او به‌سادگی می‌فهمد که حضور ایران در سوریه و عراق و دیگر مناطق خاورمیانه تنها به مباحث ایدئولوژیک برنمی‌گردد و پای منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی ایران در میان است. زاهدی از همین دریچه سردار سلیمانی را سرباز ایران می‌دانست. این زاویة دید وی نیز به‌خوبی نمایان می‌کند که اصلی‌ترین نقاط سیاست خارجه ایران در این سال‌ها من‌جمله مبارزه با داعش و حضور در سوریه و عراق که اتفاقاً مورد اعتراض اصلی آمریکا و جریان غرب‌گرای داخلی بود؛ چگونه با منافع ملی و دفاع از ایران منطبق بوده است.
در فرامتن برخی اظهارات متفاوت داماد شاه در توبیخ اپوزسیون، اعتراض به تحریم‌های آمریکا، تحسین و تأیید پیشرفت‌های هسته‌ای، علمی و نظامی ایران، اعتراف به شکست آمریکا و متحدینش در رویارویی با ایران در خاورمیانه و ... یک حقیقت وجود دارد که اردشیر زاهدی نه انقلابی شد و نه دست از سلطنت طلبی برداشت، بلکه دور از حب و بغض‌های سیاسی تنها توانسته بود طعم قدرت جمهوری اسلامی و واقعیات امروز فی‌مابین ایران و آمریکا و غرب را درک کند.

سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند