تسخیر سفارت آمریکا اقدامی چه دستاوردی جز دشمنی با آمریکا داشته است؟

موضوع تسخیر لانه جاسوسی طی 40 سال اخیر به بهانه های مختلف مطرح گردیده و مورد بحث نخبگان و مردم بوده است؛ این موضوع تا حدی بالا گرفت که بعضا افراد مشارکت کننده در تسخیر که مقامات بالایی نیز کسب کرده بودند ابراز پشیمانی کردند. از جمله این افراد می‌توان به عباس زریباف، ابراهیم اصغرزاده، عباس عبدی اشاره کرد. لذا پاسخگویی به دستاوردهای تسخیر لانه جاسوسی ضرورت دارد که در ادامه بدان اشاشره شده است:

منابع مرتبط
عکس نوشت ها
چندرسانه ای
دریافت پست
برچسب ها: شبهه شبهات

پاسخ شبهه موضوع تسخیر لانه جاسوسی طی 40 سال اخیر به بهانه های مختلف مطرح گردیده و مورد بحث نخبگان و مردم بوده است؛ این موضوع تا حدی بالا گرفت که بعضا افراد مشارکت کننده در تسخیر که مقامات بالایی نیز کسب کرده بودند ابراز پشیمانی کردند. از جمله این افراد می‌توان به عباس زریباف، ابراهیم اصغرزاده، عباس عبدی اشاره کرد. لذا پاسخگویی به دستاوردهای تسخیر لانه جاسوسی ضرورت دارد که در ادامه بدان اشاشره شده است:

  1. تسخیر لانه جاسوسی ناشی از دخالت های آمریکا در مسائل داخلی ایران بود چرا که رفتار آمریکایی ها به منشأ حریم شکنی ها تبدیل شده بود. سفارتخانۀ آمریکا در راستای برهم زدن ثبات و آرامش در کشور و ایجاد کودتاهای پی در پی و ریختن خون عده ای بی گناه توطئه چینی می کرد. همچنین معوق ماندن برنامه های سازندگی و از کار افتادن نیروهای عظیم صنعتی در کشور و نیز راه اندازی مسابقه تسلیحاتی و افروختن آتش جنگ های منطقه ای در خاورمیانه و به آتش کشیدن ملت های ضعیف، به منظور زورآزمایی یا حفظ مناطق نفوذ خود از دیگر توطئه های دولتمردان کاخ سفید، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود، البته این وضع قابل تحمل نبود.

لذا در چنین جایی که بیم توطئه هایی بر ضد اسلام و مسلمین وجود داشت، می بایست حسن ظن را کنار گذاشت، و با سوء ظن به هر پدیده ای نگریست؛ پیش از آن که آتش آن زبانه کشد و مصالح امت را در کام خود فرو برد.  کم کم با بیداری [دانشجویان پیرو خط امام]،ایران اسلامی، از شر توطئه های دشمنان بیرونی و درونی و جاسوسان دشمن حفظ گردید. بی شک اگر در آن برهه از تاریخ در برابر [توطئه های آمریکا] با حسن ظن برخورد می شد به زودی، عواقب دردناک توطئه های منافقان داخلی و دشمنان خارجی دامن گیر کشور می شد، و زمانی با خبر می شدند که از عهده خنثی کردن آن بر نمی آمدند، یا باید بهای گزافی برای آن می پرداختند! (پیوست شماره 1) 

  1. شکست طرح براندازی آمریکا: دولت آمریکا به دفعات اعلام کرده است که فلان مبلغ را برای براندازی حکومت ایران قرار داده است، که این سبب شده مسئله خوف و رجا زنده شود تا بدانیم دشمن ما دشمنی نیست که بتوان با آن صحبت کرد. با چنین دشمنی نمی توان کنار آمد چون با صراحت می گوید می خواهیم ریشه شما را بکنیم و از این هم فراتراست و معلوم می شود که منحصر به کشور ما نیست، بلکه تمام کشور های اسلامی مد نظر آنها است. پس دنیای اسلام باید بیدار شوند وقتی امام راحل (ره) می فرمود: اینها با اسلام مخالفند، امروز معلوم می شود که در واقع هم همین بوده است. باید دانست آمریکا وجود یک کشور مستقل نیرومند و متکی به ارزش های معنوی را خطرناک و مزاحم منافعش در کل دنیا می داند که سرمشق کشور های دیگر باشد. آنها هر زمان تیغشان ببرد، می برند. لذا دولت آمریکا به خود حق داده بود بر ضد نظام نوپای انقلاب اسلامی ایران، نقشه های براندازی بکشد و ریشه اسلام را بزند. لیکن با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سیزده آبان، خوشبختانه این نقشه در کشور ما نقش بر آب شد. و اسنادی که کشف شد، معلوم شد که چقدر اسناد جاسوسی در آنجاست.
  2. شناسایی جاسوسان داخلی: از دیگر دستاوردهای تسخیر لانه جاسوسی شناسایی ارتباط برخی افراد خیانتکار با خارج از کشور بود؛ خوشبختانه مدارک معتبری در زمینه جاسوسی آنها وجود دارد و اعتبار خودشان را با این کار از بین بردند.
  3. افشای تصویر حقیقی آمریکا: تا قبل از تسخیر لانه جاسوسی و حمایت امام خمینی (ره) شناخت خوبی از ماهیت آمریکا وجود نداشت. این تجربه را میتوان با بدعهدی آمریکا در برجام و تحریمهای همه جانبه علیه هم راستا دانست. تصویر جدید از آمریکا بیانگر دشمنی آمریکا با مردم و نه صرفا انقلاب اسلامی بود؛ هدف نهایی آمریکا دست نشاندگی ایران در راستای تحقق اهداف خود می‌باشد.
  4. تثبیت انقلاب اسلامی: لانه جاسوسی در حالی به تسخیر نیروهای انقلابی درآمد که جوانه انقلاب اسلامی تازه سر بر آورده و بسیار آسیب‌پذیر و شکننده بود. این حرکت انقلابی با از کار انداختن موتور محرکه گروهک‌های ضدانقلاب گامی مهم در مسیر ایمن‌سازی، مصونیت و تثبیت انقلاب برداشت. اسناد به دست آمده حاکی از این حقیقت بود که سفارت امریکا عملاً به مرکز جاسوسی و مخابره اطلاعات کشور به خارج از مرزها بدل شده بود. همینطور این سفارت نقش حمایتی و محوری در اغتشاشات شهرهای بزرگ چون تهران و غرب کشور علیه انقلاب داشت. در حقیقت با تسخیر سفارت امریکا شاهرگ ضدانقلاب در داخل کشور قطع شد که کاملاً راهبردی، استراتژیک و حیاتی بود.
  5. تثبیت استقلال سیاسی و مقدمه تبدیل به قطب سوم قدرت در معادلات: این دستاورد بسیار مهم در میان اجتماع آن روز آنچنان که باید درک نشد لیک امروز اثرات آن به منصه ظهور رسیده است. در رخداد تسخیر لانه جاسوسی مقرّ نفوذ استکبار در داخل خاک ایران کور شد و پایگاه قدرت و اطلاعات ضدانقلاب در مسیر براندازی از داخل، در همان سال‌های نخست انقلاب واژگون گشت که شاهد این حقیقت، اسناد افشاشده از سوی دانشجویان پیرو خط امام از داخل سفارتخانه بود. حاصل تفکر و شجاعت انقلابی عدم عقبگرد در مقابل استکبار، حرکت رو به جلو و سپس تسخیر سفارت بود. چنانچه این مهم رخ نمی‌داد مقر دشمن اصلی انقلاب اسلامی در داخل خاک کشور با ادامه فعالیت‌های خود نقش بسزایی در آسیب‌زنی به بدنه انقلاب، تغییر سرنوشت جنگ و اضمحلال حکومت نوپای جمهوری اسلامی ایفا می‌کرد. از همین رو مسدودسازی دریچه نفوذ استکبار در ۱۳ آبان۵۸، انقلاب دوم لقب گرفت و عامل مهمی در استمرار همراه با اقتدار جمهوری اسلامی و تبدیل شدن آن به یک قدرت سوم میان بلوک‌های قدرت شرق و غرب گردید.
  6. علت طرح این شبهه در جامعه را می‌توان تغییر منافع برخی افراد مشارکت کننده دانست. افرادی مانند ابراهیم اصغرزاده و عباس عبدی تبدیل به افراد شاخصی در جریان اصلاحات شدند که تفکر اصلی آنها ارتباط با آمریکا گردید، از همین رو نقد تسخیر لانه جاسوسی و ابراز پشیمانی بسیار طبیعی بود.

سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند