چرا رهبری اقدامی در جهت مبارزه با فساد در قوه ی قضاییه انجام نمی‌دهند؟

انبیا و امامان علیهم السلام، همگی به صورت مستقیم، از ناحیه‌ی خداوند متعال انتخاب و منصوب می‌گردند و همگی معصوم نیز هستند، اما چه بسا امت‌شان "بنی‌اسرائیل"، "خوارج" یا "کوفی" شوند.

منابع مرتبط
عکس نوشت ها
چندرسانه ای
دریافت پست
برچسب ها: شبهه شبهات

پاسخ شبهه انبیا و امامان علیهم السلام، همگی به صورت مستقیم، از ناحیه‌ی خداوند متعال انتخاب و منصوب می‌گردند و همگی معصوم نیز هستند، اما چه بسا امت‌شان "بنی‌اسرائیل"، "خوارج" یا "کوفی" شوند.

  • -حالا قوه‌ی قضاییه، به دلایلی مورد حمله است؛ لذا از اینجا شروع کرده‌اند و بعد به مابقی دستگاه‌ها حمله می‌کنند و البته هدف نهایی آنها نیز "رهبری" می‌باشد. وگرنه متأسفانه فساد و از جمله فساد اقتصادی و بدتر از آن "نفوذ"، در جاهای دیگر نیز مشهود است؛ و تذکرات علنی مقام معظم رهبری نیز به خاطر اطلاع، هوشیاری و بصیرت عموم مردم است، وگرنه به خودشان و به صورت خصوصی، بسیار متذکر شده‌اند.
  • -کار رهبری در انتصاب، این است که رییس یا مسئولی متناسب با مقتضیات و امکانات برای یک مجموعه‌ای انتخاب و منصوب نماید و کار اجرایی با او نیست. بدیهی است که اگر قرار باشد برای هر نهاد یا مجموعه‌‌ی تحت پوششی مسئولی بگمارند و سپس خودشان وارد عملیات اجرایی گردند، نه آن انتصاب معنا و مفهومی دارد و نه این کار شدنی است.

این توقع، مثل این است که گفته شود: چون رییس صدا و سیما را ایشان منصوب می‌کنند، پس تمامی مدیران، کارگردانان، بازیگران، فیلم‌نامه نویسان، مجریان اخبار و گزارشگران ورزشی و ... را نیز ایشان انتخاب کنند! یا چون رییس بنیاد مستضعفان را ایشان منصوب می‌کنند، پس تمامی مدیران، کارمندان را خودشان تحت نظر داشته باشند و عملیات اجرایی در معاملات و نقل و انتقال املاک و ... را نیز خودشان انجام دهند. یا چون فرماندهان ارشد ارتش و سپاه را ایشان منصوب می‌کنند، تمامی امور اجرایی را نیز خودشان انجام دهند ... و یا آن که دست کم، نواقص موجود را خودشان برطرف کنند (یعنی همان امور اجرایی).

  • -مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتیمجلس، قوه قضاییه، قوه مجریه و ...، همه و همه بازوهای رهبری هستند، حال چه مستقیم منصوب گردند و چه به واسطه‌ی انتخاب مردم در جایگاهی قرار گیرند؛ بنابراین اگر ضعیف عمل کنند، رهبری نمی‌تواند حکومت دیگر و مستقلی ایجاد نموده و شخصاً وارد امور اجرایی گردد.
  • -به عنوان مثال: تبیین سیاست‌های کلی نظام، بر عهده‌ی رهبری می‌باشد. خب سند چشم انداز بیست ساله کشور تدوین شد، به مجمع تشخیص مصلحت فرستاده شد تا نقطه‌نظرات اعلام گردد و بالاخره در سال 1389 به تمامی قوا و دستگاه‌ها ابلاغ گردید. حال اگر بیشتر دستگاه‌ها اعلام می‌کنند که از سند چشم‌انداز عقب هستیم، یعنی ضعف مجلس و دولت و نهادها؛ حالا رهبری چه کند؟ همه را برکنار نماید و خودش انجام دهد؟!
  • -گاهی مدیریت‌ها، از رهبری گرفته تا منصوبین یا منتخبین، همه عالی هستند، اما بدنه ضعیف است، حال یا ضعف ناشی از کمبود قوانین است، یا ضعف برنامه‌ریزی، یا ضعف نیروی اجرایی، یا ضعف بودجه و به طور کلی ضعف بدنه! حال رهبری چه کند؟!
  • -بالاخره این نمایندگان مجلس (قوه مقننه) و این رییس جمهوری (قوه مجریه) را مردم انتخاب کرده‌اند و قوه‌ی قضاییه نیز برخوردار از دادگستری و وزیر دادگستری در دولت می‌باشد؛ قضات، دادستان‌ها، وکلا و سایر کارگزاران بخش‌های اجرایی، همه زیر مجموعه‌ی وزارت دادگستری می‌باشند که از بدنه‌ی همین مردم هستند. پس اگر ضعف برنامه و اجرا داشته باشند و یا خلاف‌هایی چون رشوه و ... مرتکب گردند، چه می‌شود کرد؟ در نهایت رییس قوه قضاییه توسط رهبری یا وزیر دادگستری توسط دولت، تغییر می‌یابد و بدنه با کمی تغییر در ساختار کیفی و کمّی، همچنان باقیست. حال  آیا رهبری می‌تواند که کل این ساختار را تعطیل نموده و همگان را از کار منفصل نموده و خودشان با کارگروهی از ملائکه وارد صحنه شده و عمل نمایند؟!
  • -کار رهبری، رصد تمامی شرایط داخلی و خارجی در عرصه‌های گوناگون سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی ... و تدوین دستورالعمل‌ها و راه‌بردهای کلی است. حال فرض بفرمایید که نزدیک به یک دهه است که ایشان بر «اقتصاد مقاومتی» تأکید دارند که کار مجلس و دولت است، اما این شده نتایج کار که شاهدیم؟! یا از همان ابتدا متذکر شدند که "مذاکره با امریکا"، فایده‌ای ندارد و عده‌ای فشار آوردند و حتی در حال لبخند زدن به دشمن، سیاست‌ها نظام را مقصر معرفی کردند و گفتند: «شما دشمنی می‌کنید، وگرنه امریکا که کاری با ما ندارد، باید گفتگو و مذاکره نمود و به تفاهم و مصالحه رسید؛ گفتند: ما همه تحریم‌ها را لغو کردیم، و این شد نتیجه‌اش که حالا می‌گویند: «مذاکره با امریکا دیوانگی است»!
  • -بنابراین، یک رهبر، اگر چه شخص معصوم علیه السلام باشد، فقط می‌تواند بر اساس امکانات، شرایط و مقتضیات کار کند.رهبر، اگر امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز باشند، اما کارگزاران خود را به معاویه بفروشند و مردم نیز بگویند: خسته شدیم، کمی کنار بیاییم، شاید سفره‌ی ما رنگین‌تر شود، همان می‌شود که شد. [که الحمدلله اگر چه ضعف‌های بسیاری در مسئولین دیده می‌شود و مردم نیز گاه انتخاب‌های احسنی ندارند، اما چون مجموعه‌ و شاکله‌ی نظام و مردم درست است، چنین اتفاقی اینجا نیافتاده و نمی‌افتد، انشاء الله].

جوّ چرا رهبر کاری نمی‌کند؟

البته گاهی احساس می‌شود که این فقط رهبر است که کار می‌کند و یک تنه در مقابل تمامی چالش‌ها، فتنه‌ها و دشمنی‌های داخلی و خارجی ایستاده است.

*- این یک ترفند و تاکتیک است که از یک سو اطاعت نکنند، خلاف نیز عمل کنند و وقتی کار خراب شد، فرافکنی کنند که «چرا رهبر اصلاح نمی‌کند»؟!

*- مجلس، بالاترین قدرت است که نمایندگانش توسط مردم انتخاب می‌شوند. مجلس گاه یک رییس جمهور را برای گران شدن قیمت گوجه‌فرنگی به انتقاد می‌کشد و گاه در برابر جنگ نیابتی اقتصادی که به ورشکستگی یا تعطیلی کارخانجات و شرکت‌ها می‌انجامد، هیچ عکس العملی از خود نشان نمی‌دهد!

*- رییس جمهور، پس از رهبری، بالاترین مقام اجرایی کشور است که توسط مردم انتخاب می‌شود و حکمش پس از تأیید صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان، توسط رهبر تنفویض می‌گردد؛ و مجموعه‌ی دولت با تمامی زیر مجموعه‌ها، از بانک مرکزی گرفته تا وزارتخانه‌ها و سازمان‌های متفاوت که در اختیار دارد، امور اجرایی را برعهده دارد؛ حال اگر عمداً یا سهواً خوب کار نکرد، رهبر چه کند؟! همه را برکنار نماید و خودش مجلس و دولت تشکیل دهد؟!

***- اما در فضای مجازی، ترفند و سیاست "خوارج در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام" را دنبال می‌کنند، یعنی پس خرابکاری، به جای آن که انگشت انتظار، توقع، انتقاد و تقصیر را به سوی خودشان و مقصران نشانه روند، به سوی امام امت و رهبر نشانه می‌روند و در نهایت می‌گویند: «حال به فرض که ما خطا کردیم، چرا او جلوی ما را نگرفت و یا کار را اصلاح ننمود»؟!

جهنم:

ابلیس لعین، پس از تکبر، معصیت و توجیهاتش، وقتی دید فایده‌ای ندارد، گناه را متوجه خداوند کرد و گفت: «تو مرا اغفال کردی»؛ در قرآن کریم می‌خوانیم که در محشر نیز گناهکاران پس از این که دیدند توجیهات‌شان مقبول نیست و همه چیز ثبت شده و راه فراری وجود ندارد، به خداوند می‌گویند: «اگر تو می‌خواستی، ما گمراه نمی‌شدیم».

این روحیه‌ی استکباری و تاکتیک، ترفند و توجیه گناهکاران، هم چنان در هر امر و فضایی مشهود می‌باشد.

بصیرت:

از این رو باید بصیر باشیم و فریب نخوریم. اجاره ندهیم که یک عده به انحراف روند، تنبلی کنند، درست کار نکنند، حتی کار نادرست انجام دهند، دستآوردها را به باد دهند، مانع از رشد کشور و ملت شوند ...، بعد انگشت اتهام را به سوی رهبر گرفته و بگویند: «پس چرا او کاری نمی‌کند و اصلاح نمی‌نماید»؟! این دشمنی دو سویه است، تیر دو کمانه است؛ از یک سو کشور را فلج می‌کنند و از سوی دیگر می‌گویند: «چرا رهبری کاری نکرد»؟!

مقام معظم رهبری:

در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقه‌ها و ضرورتها، مدیریت‌های گوناگون را به بعضی از انعطاف‌های غیر لازم یا غیر جائز وادار میکند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضی‌ها دوست می‌دارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیم‌ها بدون نظر رهبری گرفته نمی‌شود. نه، اینطور نیست.

... دستگاه‌های گوناگون - قوه‌ی قضائیه، قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه - مثل همه‌ی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام می‌دهند، با اختیارات کاملی که در قانون اساسی معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمان‌ها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد.  (24/7/1390)

سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند