پاسخ شبهه برای رسانههای اپوزیسیون و شخصیتهای سیاستزده افغانستان، جان مردم شریف این کشور چقدر مهم است؟ برای پاسخ به این سوال، واکنشها نسبت به دو دسته اتفاق را مورد بررسی قرار دادهایم.
همین چند وقت پیش بود که ۳ شهروند افغانستانی که به صورت قاچاقی و بدون هیچ گونه مدارک هویتی وارد مرزهای ایران شده بودند به خاطر فرار راننده قاچاقبر بعد از فرمان ایست پلیس، شلیک پلیس به لاستیک خودرو و حرکت راننده با لاستیک پنچر و در نتیجه آتش گرفتن خودرو، در صندوق عقب خودرو جانشان را از دست دادند.
تمام این اتفاقات تاسفبار میتوانست با عدم ورود غیرقانونی شهروندان افغانستانی به ایران، اعتماد نکردن به راننده قاچاقبر، سوار نشدن در صندوق عقب خودرو، تمکین راننده خودرو به فرمان ایست پلیس و ... طور دیگری رقم بخورد. اتفاقاتی که مسئولیت هیچ کدام از آنها متوجه نیروهای پلیس ایران نبود. پلیس ایران درست همان کاری را انجام داده بود که تمام نیروهای مرزی کشورهای مختلف طبق قانون در چنین شرایطی انجام میدهند.با این وجود موج همهجانبه رسانهای و هجمههای بیسابقهای که در آن روزها بر علیه ایران به راه افتاد میتواند موضوع صدها پایاننامه دانشگاهی باشد.
از نمایندههای سیاستزده مجلس افغانستان مانند مریم سما که این روزها به مردم کشورش پشت کرده و به امارات گریخته است، تا مقامات فاسد دولت آمریکایی افغانستان که با پیشروی طالبان هر کدام با میلیونها دلار از ثروت مردم مظلوم افغانستان به یک کشور (امارات، ترکیه، عمان، تاجیکستان، آمریکا و ...) گریختند، تا به اصطلاح ژورنالیستهای قلم به مزد و جیرهخوار افغانستانی و ایرانی ... و رسانههای معاند «طلوعنیوز» و «بیبیسی» و «سعودی اینترنشنال» و «رادیوفردا» و ... فرصت را برای ایجاد تفرقه بین مردم ایران و افغانستان مغتنم شمردند و در تقسیم کار صورتگرفته، هر کدام بخشی از این پروژه ایرانستیزی را جلو بردند.
آچمزشدن نماینده ایران ستیز افغانستان روی آنتن بیبیسی
آن روزها که این حادثه به سوژه جدیدی برای رسانههای غربی و سعودی تبدیل شده بود، بحثی شنیدنی میان مریم سما عضو مجلس نمایندگان افغانستان و محمدحسین جعفریان کارشناس ارشد مسائل افغانستان درباره این موضوع در بیبیسی فارسی شکل گرفت. گفتگویی که بار دیگر ماهیت واقعی این شبکه و حامیانش را برای مخاطب افشا میکرد.
جعفریان در بخشی از این گفت و گو در پاسخ به اظهارات نماینده افغانستانی گفت : «من سوال می پرسم که چرا این حساسیت را نسبت به 107 کشته اتباع افغانستانی در این کشور به دست آمریکائیها ندارید؟ اما این موضوع تا این حد برایتان جذاب است؟ دائما از دولت ایران انتظار همراهی و همدلی دارید اما یک کلام از دولت خود حرفی نمیزنید؟ آنجا مرز است یا خانه خاله که هر موقع دلشان خواست بیایند و هر موقع خواست بروند ؟»
این کارشناس در پاسخ به ادعای مریم سما درخصوص مقایسه مرگ مهاجران افغانستانی با جورج فلوید آمریکایی که توسط پلیس آمریکا به قتل رسیده بود پاسخ جالبی داد و گفت: «خانم سما ! جورج فلوید قاچاقی وارد یک کشور نشده بود، سه میلیون هموطنش در ایران ساکن نبودند، شما دقت کنید! ما با یک حکومت در افغانستان مواجه ایم یا یک فرقه؟! تمام مرزهای شما خالی است، هیچ پاسگاه مرزی شما نیرویی ندارد ، تا به حال یک قاچاقچی که مهاجر غیر قانونی افغانستانی به ایران می آورد در آن سوی مرز دستگیر نشده، گفته اید پول ساخت پاسگاه مرزی نداریم و ایران بیش ار ۱۰۰ پاسگاه مرزی برایتان ساخته است، تمام این پاسگاهها سال ۹۷ تخلیه شده است، چرا ؟ ایران چکار باید بکند ؟ یک میلیارد دلار در سال فقط هزینه تحصیل دانش آموزان افغانستانی را پرداخت می کند ، بیماری کرونا در افغانستان بیداد می کند و مسئولان این کشور مستاصل و عاجز شده اند، اما بیماران افغانستانی در ایران رایگان درمان می شوند. یک چوپان ایرانی به اشتباه وارد خاک ترکمنستان شده ۹ سال است در آنجا زندانی است ، بنده یکبار بدون ویزا وارد خاک افغانستان شدم دادگاه شما ۱۴ سال برای من حکم حبس داد، بنابر این اظهارات شما بیشتر شبیه شوخی است ».
به راهانداختن جنگی تمام عیار علیه ایران
آن روزها فعالین حقوق بشر (بخوانید مزدورهای استعمار) و روزنامهنگاران و ... را در سفارت انگلیس در افغانستان جمع میکردند و سرمشقهای بعدی را برای ادامه این پروژه تقدیمشان میکردند و هنرمندان خودفروخته را برای ارائه طرحهای مناسب و مرتبط بسیج کردند.
با حجم عظیمی از توئیتهای مشابه که عمدتا به زبانهای فارسی و انگلیسی بودند، هشتگ #کمیآببیار_سوختم را ترند کردند؛ طرح تحریم کالاهای ایرانی را مطرح کردند؛ به تحریک سفارتهای انگلیس و آمریکا در برابر سفارتهای ایران در افغانستان و سایر کشورها تجمع کردند و سردر سفارت ایران در افغانستان را به رنگ خون درآوردند؛ با کار رسانهای سنگین، مردم فریبخورده را با خود همراه کردند، در تجمعاتشان شعار «مرگ بر ایران» و «مرگ بر حکومت فاشیستی ایران» سر دادند و پرچم ایران را به آتش کشیدند؛ طرح پتیشن بر علیه ایران را با جمعآوری هزاران امضا پیش بردند و ایران را متهم به نژادپرستی کردند.خلاصه تا میتوانستند به خاطر چند نفر که به صورت قاچاقی وارد ایران شده بودند و به خاطر حرص و حماقت یک راننده قاچاقچی جان خود را از دست دادن، به ایران تاختند و تا جا داشت بر صورت ایران و ایرانی نواختند.
اما حالا که ایران و ایرانی باز هم سخاوتمندانه آغوششان را برای نیروها و زنان و مردان و کودکان افغانستانی گشودهاند، خبری از آن پروژهبگیران و روزنامهها و سایتها و برنامهها و دغدغهها نیست.
وقتی جهان دربرابرکشتار مردم افغانستان لال میشود!
حالا نگاهی به یک جنایت علیه مردم مظلوم افغانسان بندازیم و واکنشهای این جریان را بررسی کنیم. نیروهای اشغالگر آمریکایی با توحشی مثالزدنی مردم افغانستان را در سرزمین و در فرودگاه خودشان به رگبار بستند و آنها را از هواپیما و هلیکوپتر به پایین پرت کردند، نه کوچکترین صدایی از آن جماعت بر آمد، نه حرفی بر علیه آمریکا و جنایتهایش در افغانستان زدند. وقتی حتی منابع غربی مانند نیویورکتایمز گزارش دادند که آمریکا و دولت افغانستان نسبت به طالبان غیرنظامیان بیشتری را در افغانستان به قتل رساندهاند نه خبری از هشتگ بود، نه تحریم کالای آمریکایی، نه پتیشن، نه نامه به سازمان ملل و ....
زمانی که پلیس مرزی ترکیه مهاجرین افغانستانی را به رگبار بست، یا پلیس یونان عامدانه آنها را در آبهای یونان و در راه اروپا غرق کرد چرا کسی کوچکترین اعتراضی نکرد؟
آن زمان که پلیس یونان کمپ پناهجویان که عمدتا تبعه افغانستان بودند را به آتش کشید.دیگر نه خبری از مریم سما بود، نه بیبیسی و نه سرباز خبرنگارهای ایرانستیز آن که هشتگ آب بیار سوختم بزنند.
وقتی که نیروهای استرالیایی ۳۹ غیرنظامی افغانستانی را در خاک خودشان قتلعام کردند چرا نه کسی دغدغه مرگ آنها را داشت و نه موج رسانهای و اجتماعی به راه افتاد؟
پنجشنبه خونین کابل / آمریکاییها غیرنظامیان را به گلوله بستند
«تنها بخشی از کشتهشدگان در اثر انفجار جان باختند و بیشتر آنها در اثر رگبار و تیراندازی کشته شدند. آنها (نظامیان آمریکایی) حتی پس از فرار همه از مقابل فرودگاه یا افتادن آنها روی زمین، به تیراندازی ادامه میدادند حتی به اجساد. مردم برای فرار به داخل کانال میپریدند» این بخشی از اظهارات بازماندگان و قربانیان حمله انتحاری هفته گذشته داعش به فرودگاه کابل است که در گزارش خبرنگار شبکه راشاتودی به آن اشاره شده است. اما سوال اینجاست که چرا پس از این جنایت هولناک و وحشتناک سربازان آمریکایی در افغانستان رسانههای مدعی حقوق بشر و سرباز خبرنگاران آنها واکنشی جز سکوت از خودشان نشان نمی دهند؟ چرا شخصیتهای سیاستزده افغانستانی علیه جنایتهای اشغالگران آمریکایی در خاک کشورشان و به گلوله بستن مردم بیگناه موج رسانهای و هشتگ راه نمیاندازند؟
شوخی یانکیهای مهربان با مرگ مردم افغانستان !
درست در روزهایی که سربازان آمریکایی مردم را در فرودگاه کابل به رگبار میبندند، مردم افغانستان از هواپیماهای آمریکایی سقوط میکنند و مردم و شرکتهای غربی با تیشرتهای Kabul Skydiving Club این سقوط را به غیرانسانیترین شکل ممکن به تمسخر میگیرند به ناگاه فضای مجازی پر از عکسهای نوزادان شیرخواره افغانستانی در آغوش سربازان تروریست آمریکایی میشود تا فضا کمی به سود نیروهای اشغالگر آمریکایی تلطیف شود.
در قیاس، ایران تحریمزده سالهاست میزبان چندین میلیون پناهجوی افغانستانی بوده است. با وجود فراهم آوردن شرایط تحصیل برای صدها هزار نفر از کودکان، ایجاد بورسیههای مختلف و ... برای این عزیزان، همیشه کوچکترین ضعفها و کاستیها در این حوزه بالاترین ضریب را گرفته و حتی در بسیاری از موارد به صورت غیرواقعی عنوان شدهاند اما گویا مسئولین ایرانی هیچگاه به فکر کار رسانهای یا حداقل فضاسازی مثبت در این حوزه و با استفاده از این ظرفیت نبودهاند.
آغوش باز حاکمیت و مردم ایران برای پناهندگان افغانستانی در این روزها، یک بار دیگر مظلومیت ایران و ایرانی و ذات حقیر جریانهای ایرانستیز را نشان داد؛ اما وقت آن است که با یک واقعیت کنار بیاییم:«هیچ کشوری در طول تاریخ، هدف چنین حجمی از هجمههای رسانهای نبوده است.»
آمار مطالبی که که به صورت روزانه در رسانههای معاند فارسی، عربی، انگلیسی و ...بر ضد ایران و برای بر هم زدن جو روانی جامعه ایرانی منتشر میشود خود گواهی بر این مدعاست.ما در میانه یک جنگ هیبریدی تمامعیار هستیم که در کنار تحریم (جنگ اقتصادی)، جنگ اطلاعاتی-امنیتی و جنگ نظامی، جنگ رسانهای (یا جنگ نرم) یکی از مهمترین وجوه آن است که میتوان گفت عمدهترین حوزه آسیبپذیری ما در این جنگ همهجانبه است.
کسانی که رسانهها را رصد میکنند به خوبی میدانند که موجهای رسانهای بسیاری با هدف تخریب روابط ایران با همسایگانش به ویژه عراق و افغانستان به راه افتاده است که مخاطبین ناآگاه بسیاری را (حتی در میان فعالین سیاسی در داخل ایران) با خود همراه کرده است.
سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند
03 نفر در این خصوص هم اندیشی کرده اند
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی دستگاه ها مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.