پاسخ شبهه سریال Squid Game روایتی تحریک آمیز از نظر فلسفی ارائه میدهد که توسط شخصیتهای متناقض اخلاقی آن پیش میرود.
داستان این سریال درباره گی-هون، مرد میانسالی است که حضانت دخترش را به دلیل ناتوانی در زندگی مشترک از دست داده و هنوز با مادرش زندگی میکند. با یک کارت ویزیت منحصر به فرد و آنچه که گی گون فکر میکند فرصتی آسان برای کسب درآمد خوب، در دام میافتد و ربوده میشود. او با دوست دوران کودکی خود سانگ وو و بیش از 400 نفر دیگر در یک جزیره متروک از خواب بیدار میشود و به آنها گفته میشود که همه آنها باید در بازی های کودکان بازی کنند تا تنها یک نفر باقی بماند. اما وقتی حذف میشوید، میمیرید.پس از اولین بازی، بازیکنان رای میدهند که بازی را کنار بگذارند و به خانه بروند. اما بعد از مدتی وقتی دوباره به زندگی قبلی خود در زندانی که به شکل مصنوعی حس رهایی را به آنها میدهد قرار میگیرند، شرکت کنندگان دعوت دیگری برای بازی در Squid Game پیدا میکنند.
تقریباً همه بازیکنان برمیگردند، متقاعد شده اند که هرگز نمیتوانند زندگی خود را مانند گذشته اصلاح کنند. در بازگشت به خانه، گی هون میفهمد که مادرش مبتلا به دیابت است و نیاز به جراحی دارد و دخترش با مادرش به ایالات متحده نقل مکان میکند مگر اینکه بتواند ثابت کند که میتواند از او حمایت مالی کند. این دو دلیل انگیزههای اصلی بازگشت گی-هون به بازی است، حتی با دانستن احتمال مرگ او.
در ساختار روایی سریال، ما در همان ابتدا اولین برخورد فلسفی سریال بازی مرکب را بین سانگ وو و گی هون میبینیم. این دو دوست دوران کودکی عملاً از هر نظر با هم مخالف هستند، زیرا سانگ وو در رده برتر خود بود و در بهترین مدرسه در کره جنوبی پذیرفته شد و در یک شرکت سرمایه گذاری کار میکرد.
از طرف دیگر، گی هون به عنوان راننده کار میکرد و عدم هوش او در مقایسه با دوستش در بازی هایی که انجام میدهند حتی بیشتر نشان داده میشود. در گذشته در بازی لانه زنبوری، گی-هون هنگام انجام بازی ها هیچ استراتژی هوشمندانه ای ارائه نمیکرد، در حالی که از اولین بازی، “چراغ سبز چراغ قرمز”، سانگ وو تفکر منحصر به فرد خود را در هر دور نشان میدهد. انگیزه سانگ وو برای پیوستن به بازی Squid از کار او ناشی میشود، زیرا او میلیاردها وون را از مشتریان خود دزدیده است و اکنون حکمی بر سر او وجود دارد. و اگر قبل از دستگیری آن را پرداخت نکند، تمام دارایی مادرش به عنوان وثیقه گرفته میشود. بنابراین دلایل سانگ وو همه به انتخاب او برمیگردد، در حالی که گی هون هیچ کنترلی بر بیماری مادرش یا انتقال فرزندش به ایالات متحده ندارد. مهمترین تفاوت این دو در نحوه انجام بازی ها در Squid Game است. پس از دعوت دوم، سانگ وو به طور مداوم در راستای منافع شخصی عمل میکند، حتی اگر به معنای کشتن یا رها کردن گی-هون در شرایط نامناسب باشد. مانند عدم اطلاع از بازی بعدی، باعث شد گی هون چالش برانگیزترین الگو را برای بازی لانه زنبوری انتخاب کند.
گی-هون برای پیروزی مانند هر شرکت کننده دیگری بازی میکند، اما او مهربانی خاص و ثابتی را نشان میدهد، به ویژه برای کسانی که با او متحد شده است، مانند سائ بیوک. بنابراین در حالی که سانگ وو کاملاً از حرص و آز تا حد قتل مستقیم استفاده میکند، گی هون فقط مهربانی از خود نشان میدهد و حتی در آخرین بازی از کشتن سر باز میزند و خواستار رای به تعلیق بازی میشود.
هزینه پیروزی
پس از برنده شدن در بازی، گی هون در حالت شوک قرار دارد، دوست دوران کودکی خود، همه کسانی را که در Squid Games ملاقات کرد، از دست میدهد و مادرش که در حالی که او برای بازی رفته بود، جان باخت.او در این فیلم یک سال نادیده گرفته میشود و میبینیم که او به مادر سنگ وو یا برادر سائ بیوک کمک نکرده است. در حقیقت، او به هیچ وجه به دستاوردهای خود از این بازی دست نزده است و به شیوه زندگی قبلی خود بازگشته است.
او به طرز مرموزی کارت ویزیت Squid Game دیگری را دریافت میکند که زمان و مکان آن را مشخص میکند. وقتی گی هون از راه میرسد، پیرمرد ایل نام در انتظار او است، که گی هون تصور میکرد در هنگام بازی او را کشته است. در عوض، ایل نام فاش میکند که او مغز متفکر پشت بازی Squid بوده است. و اینکه او و دوستان ثروتمندش زندگی را یکنواخت میدانند، بنابراین به بازی Squid Game فکر کردند که “سرگرم کننده” است.
پیرمرد از گی هون میخواهد تا آخرین بازی خود را انجام دهد در حالی که مشاهده میکند مردی مست در پیاده رو در سرما جان خود را در حال از دست دادن است. شرایط این است که اگر کسی تا نیمه شب به مرد مست کمک کند، گی هون برنده میشود، و اگر کسی کمک نکند، ایل نام برنده میشود. این بازی نهایی استعاره ای برای برخورد فلسفی دیگر است
ایده های متضاد
ایل نام معتقد است همه مردم خودخواه و حریص هستند، در حالی که گی هون معتقد است دلسوزی برای دیگران ضروری است، همانطور که در طول سریال با بیشتر اقدامات او نشان داده شد. اکنون آنچه ایدئولوژی ایل نام را شکل میدهد این است که او بسیار ثروتمند بود و به جای استفاده از این پول برای کمک به دیگران، یک سلطنت نبرد پیچیده را برای لذت بردن خود ساخته است.این رویداد گی-هون را از حالت غم و اندوه خارج میکند و او به وعده های خواسته شده از وی در هنگام بازی ها عمل میکند. او برادر سائ بیوک را پیدا میکند و او را تحت مراقبت مادر سنگ وو قرار میدهد در حالی که یک چمدان پر از پول برای این دو نفر میگذارد.هنگامی که در فرودگاه برای دیدن دخترش میرود، گی-هون به طور معجزه آسایی با مردی که نقشش را گونگ یو بازی میکرد برخورد میکند. گی-هون میرود تا با مرد روبرو شود، اما افسوس که خیلی دیر شده است، اما گی-هون موفق میشود کارت را از مردی که با شخصیت گونگ یو بازی میکرد، بدزدد. او با شماره تماس میگیرد و تأیید میکند که بازی هنوز ادامه دارد، حتی پس از مرگ ایل نام، و متعهد میشود که برگردد و بازی را متوقف کند تا دسته جدیدی از شرکت کنندگان را نجات دهد.
حرص و طعم برخی از فضاهای تاریک و خشن هرکسی را هویدا میکند، اما تحقق وعده های داده شده به دوستانش و بازگشت به بازی، ایدئولوژی جی هون را نسبت به حرص و طمع تقویت میکند. باخت ایل نام در بازی نهایی نشان میدهد که Squid Game نیز این اعتقاد را دارد.
تفاوتی بین مرده و زنده نیست
بازی Squid Game از تروپ های خاص و جذاب استفاده میکند، اما ذاتاً هیچ مشکلی وجود ندارد. مخصوصاً وقتی قالب داستان همچنان دارای ارزش تمثیلی است و هنگامی که سریال آنها را به خوبی بیان میکند.
حداقل در دو قسمت ابتدایی خود، Squid Game از پیروی از فرض خود تا نتیجه گیری های اجتناب ناپذیر و بی رحم خود نمیترسد. شرکت کنندگان در مسابقه تنها زمانی وحشت بازی را تشخیص میدهند که یک بازی مرگبار از چراغ قرمز، چراغ سبز را آغاز کنند، در زیر نور آفتابی که تحت آن شخصیت ها – و بینندگان – جایی برای پنهان شدن ندارند. بعداً، ما تدارکات پس از آن را مشاهده میکنیم، زیرا کارگران گمنامی که در این مرکز کار میکنند، اجساد بازندگان را میسوزانند و هیچ تفاوتی بین مرده و زنده قائل نمیشوند.
یک تمایز حیاتی روایی
گاهی اوقات شخصیت ها تصمیم جدی میگیرند. در مواقع دیگر، شخصی دست خود را برای کمک به یک غریبه دراز میکند. معمولاً مردم با عشق و علاقه ای که به خانواده خود دارند هدایت میشوند – و ما در واقع آن عشق را در این سریال دراماتیک شده میبینیم، زیرا در زندگی خود خارج از رقابت با این شخصیت ها وقت میگذرانیم.
این داستانی نیست که بشریت بخاطر حرص ذاتی یا خودخواهی آن محکوم به فنا باشد، اگرچه این ویژگی ها قطعاً میتوانند نقش آفرین باشند. این یک واقعیت است که مردم کارهای ناامید کننده ای را انجام میدهند زیرا در شرایط ناامید کننده قرار دارند و سیستم برای سود و در تظاهرات نفرت انگیز قدرت این آسیب پذیری را طعمه میکند. در حالی که بازی سازان برای زندگی انسان ها ارزش قائل نیستند، واضح است که این داستان به خودی خود اهمیت دارد.
سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند
03 نفر در این خصوص هم اندیشی کرده اند
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی دستگاه ها مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.