پاسخ شبهه بدیهی است که به فاحشگی کشاندن دختران و زنان یک جامعه، بدترین و ظالمانهترین روش بردهداری و آدمفروشی است، که نه تنها شرع مقدس اسلام، بلکه هر عقل آزاد اندیشی با آن مخالف است و چنین تعریفی از زن و آزادی فقط توجیه فریبندهای برای استثمار بیشتر آنان است.
انسانها، جوامع، مکاتب مختلف و نیز نظامهای سیاسی، به تناسب بینش و نگرش خود به مقولهی «زندگی، تکامل، رفاه و ...»، تعاریف مختلفی از انسان (زن – مرد – کودک – سالخورده) و هم چنین از «کار»، «تولید»، «درآمد» و در نهایت «سود» و رونق اقتصادی دارند و بر اساس همان بینش و نگرش، روشهای کسب درآمدهای شخصی، اجتماعی یا حکومتی را هدفگذاری و برنامهریزی نموده و به مرحلهی اجرا در میآورند.
به عنوان مثال در دیدگاههای کمونیسمی یا امپریالیسمی [که دو لبهی یک قیچی هستند]، تودهی انسانها فقط ابزار تولید و منبع درآمد برای سرمایهداران هستند و هیچ ارزش دیگری ندارند. لذا باید از هر طریقی کسب درآمد نمایند.
بدیهی است که «زن» در چنین دیدگاههایی یکی از منابع درآمد محسوب میگردد، چرا که نه فقط از فکر و بازو، بلکه از ناحیهی فروش بدن و جنسیت خود نیز میتواند ایجاد درآمد نماید. لذا زنان در این جوامع و نظامات سیاسی به شکلی بدتر و شدیدتر از قرون وسطا به بردگی (از نوع مدرن آن) در آمده و مردان طماع، حریص و جنایتپیشه نیز ضمن هوسرانی آزاد، از ناحیهی آنان کسب درآمد میکنند و نظامات سیاسی و دولتها نیز همینگونهاند.
به عنوان مثال: نزدیک به سه دههی پیش در پارلمان سوئد، مشکلات و معضلات اجتماعی ناشی از آزادی جنسی، مانند: ازدیاد بیماریها، اعتیاد، فرزندان بیهویت، قاچاق انسان و ... مطرح گردید و عدهی قلیلی از نمایندگان مدعی شدند: اگر چه نباید جلوی آزادی جنسی را گرفت، ولی باید با وضع محدودیتهایی، چارهای اندیشید.
سخنگوی گروه مقابل (اکثریت) گفت: دختران و زنان در کشور ما به مثابهی نفت در کشورهای خاورمیانه هستند و یکی از منابع جذب توریست و درآمد ملی میباشند، لذا وضع هیچ محدودیتی به صرف اقتصاد کشور نیست!
البته هم اکنون سوئد با اکثریت نمایندگان هم جنسباز در مجلس، به لحاظ آمار تجاوز به عنف نیز در میان کشورهای اروپایی مقام اول را به دست آورده است و مقامات مسئول گزارش میدهند که امروزه فرهنگ تجاوز از قشر بیکار، مست و ... فراتر رفته و به صورت یک رفتار عادی برای مردان جامعه درآمده است.
همین طور در دوران حکومت دمیرل و چیللر (لائیکها) در ترکیه، فقط چهلهزار فاحشه خانهی غیر رسمی در استانبول فعالیت داشت و دمیرل نیز به زنی که رئیس یکی از بزرگترین فاحشه خانهها بود، به خاطر پرداخت مالیات به موقع، نشان و مدال «نجیبترین زن ترکیه» را اعطا نمود. و البته آژانسها، مجلات و رسانههای اروپایی و آمریکایی نیز گردشگران خود را ترغیب میکردند که برای دسترسی به شراب و زن ارزانتر به ترکیه سفر کنند!
بدیهی است که به فاحشگی کشاندن دختران و زنان یک جامعه، بدترین و ظالمانهترین روش بردهداری و آدمفروشی است، که نه تنها شرع مقدس اسلام، بلکه هر عقل آزاد اندیشی با آن مخالف است و چنین تعریفی از «زن و آزادی» فقط توجیه فریبندهای برای استثمار بیشتر آنان است.
اگر چه ممکن است موافقین نمایش و فروش دختران و زنان جامعه برای جذب توریست و کسب درآمد بیشتر به رفتار مجلس سوئد و دمیرل آفرین هم بگویند، اما شکی نیست که چنین ظلمی بر انسان (زن) با فطرت هر آدمی [از هر مکتب یا ملیتی] منافات دارد. چنان چه اگر از طرفدار نظریهی فوق بپرسید:
شما که نمایش و فروش بدن دختران و زنان جامعه را منبع موجهی برای کسب درآمدهای فردی و ملی قلمداد میکنید، نظرتان نسبت به نوامیس خودتان (مانند: مادر، خواهر و همسرتان) چیست؟ مسلماً اگر ته مانده غیرتی در او باقی مانده باشد و پاسخ شما را با سلاح گرم یا سرد ندهد، دست کم با مشت و لگد خواهد داد و دیگر مفاهیم و واژههایی چون: گفتمان – دیالوگ – آزادیخواهی – نظریهی اقتصادی و ... را به یاد نمیآورد.
بدیهی است اگر طرفداران معدود این نظریه (کسب درآمد از ناحیهی زن فروشی)، نظرشان نسبت به فروش نوامیس خودشان نیز مثبت باشد، از دایرهی عقلانیت، انسانیت و شعور خارجاند و اگر به صورت طبیعی نظرشان نسبت به نوامیس خود مخالف باشد، باید سؤال کرد: این چه روحیهی دیکتاتوری است که برای خانواده خود امنیت و عفت و برای دیگران فساد و تباهی میخواهید و نامش را هم آزادی میگذارید؟!
در خاتمه آن که «اسلام» چه طرفداران نظریهی «زن فروشی برای کسب درآمد» بپسندند و چه نپسندند، دین و احکام خداوند متعال است و اختصاص به دورهای خاص ندارد و خداوند نیز اجازه نمیدهد عدهای با فروش دیگران و به فحشا و تباهی کشاندن افراد و جامعه کسب درآمد کنند. کانونهای خانواده را از هم بپاشند و به جایش کاباره، کازینو، بار و ... بگذارند تا از محل فروش زنان و خوشگذرانی گردشگران درآمدی کسب کنند.
این مردم (اکثریت ملت ایران) نیز مسلمان و یا اهل کتاب هستند و چنین رذالتهایی را نمیپسندند. لذا نظام سیاسی و حکومت مطلوب آنان نیز با تعاریف الهی به انسان، زن، جامعه، کار، درآمد، تولید، سود و ... نگاه میکند «و لو کره المشرکون – اگر چه مشرکین را خوش نیاید».
سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند
03 نفر در این خصوص هم اندیشی کرده اند
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی دستگاه ها مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.