پاسخ شبهه ذهن ما دائم کنکاش میکند و هر لحظه در کلیات و جزئیات در حال انتخاب هستیم. از انتخاب لباس گرفته، تا شغل، تجارت، همسر، رفتن، نرفتن، خوردن، نخوردن ... و یا رژیم حکومتی و نمایندگان خود. لذا از انتخاب گریزی نیست و مهم موضوع انتخاب و چرایی این انتخاب است.
اگر این موضوع مهم را به دور از امیال شخصی و مبتنی بر «حبّ و بغض»های نفسانی که از دو غریزه «شهوت و غضب» نشأت میگیرند و خارج از شعارهای ژورنالیستی، جنجالها و هیاهوهایی که راه عقل را میبینند و چون موج انسان را با خود میبرند، مورد کنکاش قرار دهیم، متوجه میشویم که همهی امور عالم اختیاری نیست و برخی از امور که در تکوین و خلقت لحاظ و نهادینه شده است، اجباری است و انسان را گریزی از آن نمیباشد.
با تناسب به موضوع سؤال، باید اذعان داشت که دو مقولهی «انتخاب» و «سیاست» نیز از امور جبری هستند و کسی را یارای گریز از آنها نمیباشد، لذا کسانی که میگویند باسیاست کاری نداریم یا در انتخابات شرکت نمیکنیم، دانسته یا نداسته خود و دیگران را فریب میدهند.
الف – انتخاب/ رأی دادن یا ندادن:
بشر گمان میکند که اختیار تام دارد، در میان مسلمانان نیز گروهی قائل به جبر مطلق هستند و گروهی قائل به اختیار مطلق و شیعیان قائل به «لا جَبرَ وَ لا تَفويض بَل امرٌ بين الأمرين»، یعنی: نه جبر مطلق است و نه تفویض مطلق، بلکه امری بین این دو است، میباشند.
اگر به اموری که در آنها دارای اختیار هستیم دقت کنیم، متوجه میشویم که اختیار ما فقط و فقط در حوزهی «انتخاب» است و وقتی انتخاب کردیم، آثار و نتایج آن نیز جبری است، چرا که خلق خصوصیات و ویژگیهای موضوع انتخاب شده در اختیار ما نبوده است.
به عنوان مثال اگر کسی به انتخاب خودش شربتی نوشید، میزان قند بدنش بالا میرود، چرا خلقت بدن و قند در اختیار او نبوده است و نمیتواند بگوید با نوشیدن شربت، قصد داشتم کمبود نمک را جبران کنم؛ یا اگر کسی به ارادهی خودش سقوط از بلندی را انتخاب کرد، حتماً یا کشته میشود یا مجروح میگردد و نمیتواند بگوید این انتخاب را کردم تا در فضای آزاد پروازی داشتته باشم، پس چرا نشد؟! یا اگر کفر، شرک و بیدینی را انتخاب کردم، پس چرا باید هلاک شوم؟! اینها دیگر آثار جبری است.
ذهن ما دائم کنکاش میکند و هر لحظه در کلیات و جزئیات در حال انتخاب هستیم. از انتخاب لباس گرفته، تا شغل، تجارت، همسر، رفتن، نرفتن، خوردن، نخوردن ... و یا رژیم حکومتی و نمایندگان خود. لذا از انتخاب گریزی نیست و مهم موضوع انتخاب و چرایی این انتخاب است.
در عالم سیاست نیز از «انتخاب» و شرکت در انتخابات گریزی نیست. غلط است که برخی گمان کنند و یا القا کنند که اگر به پای صندوق رفتیم و به شخصی رأی دادیم، در انتخابات شرکت کردهایم و اگر نرفتیم و رأی ندادیم، شرکت نکردهایم.
خیر؛ انتخابات فقط برگهی اخذ رأی و صندوق نیست، قبل از آن انتخاب و رأی کلیتری نیز وجود دارد که رفتن یا نرفتن پای صندوق معلول و نتیجهی آن است.
همیشه دو جناح متخاصم با یک دیگر (به ویژه در عرصه قدرت) وجود دارند. حال یک جناح «خودی» میگوید: باید در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشته باشیم، باید نظام سیاسیمان مستقل باشد، باید جمهوریت در چارچوب اسلام محقق شود، باید مقابل دشمنان قوی باشیم و ...، پس همه بیایند و شرکت کنند و رأی دهند. جناح دیگر «غیر خودی» که متخاصم است، میگوید: خیر، شرکت نکنید تا انتخابات کمرنگ و نظام تضعیف گردد.
حال آن که شرکت میکند به جناح خودی رأی میدهد و آن که از روی خصومت، لجاج و عناد شرکت نمیکند به جناح غیر خودی رأی میدهد؛ پس هر دو در انتخابات شرکت کرده و رأی دادهاند، منتهی آرایشان متفاوت و حتی متضاد است. پس، رأی نمیدهیم دورغی عوامفریبانه است.
ب – سیاست و مشارکت در آن:
سیاست و مشارکت در آن نیز از موارد گریز ناپذیر میباشد. هیچ کس نیست که بتواند از سیاست دوری و جدایی گزیند.
این که برخی میگویند: ما از سیاست خوشمان نمیآید – سیاست پدر و مادر ندارد – ما در سیاست دخالتی نمیکنیم و ...، همه دروغهای القایی برای تضعیف جناح خودی است که از سوی دشمن و جناح غیر خودی القا میشود.
سیاست، یعنی موضعگیری. پس اگر کسی در سیاستی مشارکت کند، یک نوع موضعگیری است و اگر نکند نیز یک نوع – اگر کسی موافق باشد یک نوع موضعگیری است و اگر کسی مخالف باشد نیز یک نوع – اگر کسی فریاد موافق بزند، موضعگیری سیاسی است و اگر فریاد مخالف بزند نیز همینطور ...؛ و البته سکوت و کنارهگیری نیز خود نوعی سیاست است.
پس، بر اساس نظام تکوین و تشریع، گریزی از مشارکت سیاسی وجود ندارد، منتهی تفاوت در همان «انتخاب موضع» است. تولّی و تبرّی نیز همین است. و سیاست ما عین دیانت ماست و البته باید دقت داشت که سیاست همگان عین دیانتشان است، حتی کفار و منافقین.
ج – انتخابات و مشکلات:
در این بحث باید به دو نکتهی مهم توجه شود:
الف – انتخابات را برای عرصه و امور بدون مشکل نگذاشتهاند که اگر مشکلی پیش آمد یا حتی مشکلات زیاد شد، کسی آن را بهانهی عدم مشارکت و انتخاب قرار دهد. بدیهی است که هر انتخابی خودش مشکلاتی به همراه میآورد و مشکلاتی را نیز از سر راه بر میدارد.
حتی انتخاب إله، معبود، کتاب، دین، ولایت، امام ... و حتی معشوق نیز بدون مشکل نمیباشد، «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها».
آیا در کشورهای به اصطلاح لیبرال دموکراتی چون: امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ... که مشکلاتشان به مراتب بیش از ماست و تقریباً همگان از وضعیت موجود ناراضی و در فشار هستند، اصل نظامشان را زیر سؤال بردهاند و یا انتخابات را تعطیل کردهاند و یا در آن با جدیت بیشتر شرکت نکردهاند؟!
پس این انتخاب اصلح است که مشکلات را کاهش میدهد و متقابلاً عدم شرکت و سیاهنمایی هیچ نتیجهای جز افزوده شدن بر مشکلات و لاینحل کردن آنها ندارد.
ب – سیاه نمایی:
هر چند آقای احمدینژاد ضعفهای بزرگی داشت که به ویژه در دو سال آخر از دور دوم بروز کرد و اغلب آنها به مرید و مرادبازی با آقای مشایی بر میگردد، اما نباید اجازه دهیم که دستآوردهای ملت در این هشت سال که بسیاری از آنها مرهون زحمات و مدیریت ایشان و دولتش بود را به خاطر دشمنیها، رقابتها، حب مال و جاه و ...، با سیاه نمایی به لجن بکشند. این اهانت عدهای مفتخور یا مغرض به مردم و رشد و پیشرفت آنهاست.
عزت کشور به ویژه در سیاست خارجی، پس از ذلت تحمیلی در دور گذشته – رشد صنایع زیرساختی در عرصههای متفاوتی چون: انرژی هستهای، نانو تکنولوژی، صنایع هوا – فضا، صنایع نظامی، داروسازی و ... – رشد کشاورزی، گسترش زیرساختها در آب، برق، راه و ... – آبادانی شهرها و روستا با تمرکز زدایی از تهران و ...، همه در همین هشت سال گذشته و تشدید تحریمها و کارشکنیهای گستردهی کجفهمهای بدسلیقه و بداخلاف و عنود در داخل بوده است و میزان این پیشرفت نیز بیش از جمع نیمقرن اخیر بوده است.
این کشور نفتی حتی به رغم آن که از سرمایه و تکنولوژی لازم و کافی برخوردار بود، بنزین را وارد میکرد، چرا که پورسانت آن سرسامآور بود – هنوز افرادی از سابق هزاران میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی دارند که به قول آقای جلیلی، یازده هزار میلیارد آن فقط در اختیار شش نفر است ...، و البته میدانیم که نوسان نرخ دلار – گرانی بی رویه مسکن – تورم احجاف گونهی اقلام ضروری و مایحتاج مردم و ...، همه به دولت بر نمیگردد و دستهای بسیاری در کار هستند. و البته دولت نیز ضعفهایی داشته است.
پس، مشکلات بوده، هست و خواهد بود. دولت گذشته نیز کارهای بسیاری انجام داد و لابد امتیازات بسیاری دارد که مقام معظم رهبری فرمودند: دولتی میخواهیم که امتیازات این دولت را داشته باشد، منهای ضعفهای آن. لذا مشکلات ما را ترغیب به مشارکت بیشتر و انتخاب اصلح مینماید، نه این که بهانهای باشد برای عدم مشارکتمان در سرنوشت خودمان و چونگی تحقق اهدافمان و اداره کشور.
پس دقت کنیم که «در سیاست مداخله نمیکنیم» و «در انتخابات شرکت نمیکنیم»، نه تنها دروغ است، بلکه غلطترین نوع موضعگیری سیاسی و بدترین انتخاب است. همیشه باید در مقام انتخاب، اصلح را انتخاب نمود.
سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند
03 نفر در این خصوص هم اندیشی کرده اند
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی دستگاه ها مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.