پاسخ شبهه اما، این اعتقادات و ایمان قوی، و این عزم راسخ، نه تنها بهانهای برای حماقت، سفاهت، دست روی دست گذاشتن و نگاه کردن و لِه شدن نبود، بلکه دلیل محکمی بود برای این که برای خود را بسازیم و قوی کنیم؛ و این دلایل را از همان قرآن مجید، سیره، سنت و آموزههای رسول ا
پیشرفت نیروی نظامی جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در صنایع نظامی، طاغوت و نظام استکباری سلطه و طاغوت بچهها را به وحشت و حرص شدید دچار نموده است، که البته درد بیدرمانی میباشد؛ لذا از هر حربه، وسیله و طریقی، با این پیشرفت مخالفت و دشمنی میکنند، حال خواه در مذاکرات و معاهدات باشد و خواه در ضد تبلیغ و جبهههای جنگ نرم، که البته پیاده نظام نفوذیاش نیز همین ستون پنجمیهای داخلی در سطوح گوناگون میباشند.
دست خالی:
دست خالی بودیم، یعنی چه؟ یعنی مثلاً آنها به کشور حمله میکردند و ما در مقابل فقط "آیة الکرسی" میخواندیم، یا آنها شبیخون میزدند و ما مشغول نماز شب بودیم، یا آنها بمباران شیمیایی میکردند و ما تا آخر "امن یجیب" میخواندیم؟! پس چه کسانی به جبههها عزیمت کردند، چه کسانی در مقابل فرماندهی امریکا، انگلیس، اسرائیل ... تا صدام، فرماندهی میکردند؟ چه کسانی میجنگیدند و چگونه؟ آیا با چوب دستی و یا پرتاب سنگ و فریاد شعارها؟!
دست خالی، یعنی اولاً مقابل این هجمه جهانی، سلاح و لجستیک کافی (حتی لباس مناسب رزم، خوراک، دارو و ...) نداشتیم. سلاحها ما، نه به لحاظ کیفی قابل مقایسه بود، نه به لحاظ کمّی. تولید داخل نداشتیم و مازاد را از یک کلاش و سیم خاردار گرفته تا سلاحهای سنگین، باید از خارج میخریدیم، و کشورهای تولید کننده و فروشنده، همه در جبههی مقابل بودند و رسماً با ما میجنگیدند، پس به ما سلاح نمیفروختند. اگر چه پول زیادی هم برای خرید نداشتیم.
در این جنگ، از آواکسهای امریکایی، تا میگهای شوروی، تانکهای چیفتن انگلیسی، ناوهای ایتالیایی، کروزهای فرانسوی، ناوهای ایتالیایی، بمبهای شیمایی آلمانی و ...، همه در اختیار جبههی صدام قرار گرفت؛ پس ما در مقابل آنان، دست خالی بودیم، و با توکل به خداوندی که به ما وعدهی پیروزی داده بود – با وحدت حول محور ولایت – با اتحاد و نیروی مردمی – با بصیرت و درایت و با برنامهریزیهای مناسب، و همین حداقل امکانات، ایستادگی نمودیم. برایمان دو طرف سکه (پیروزی در میدان و یا شهادت)، فتح و پیروزی بود.
صنایع نظامی:
اما، این اعتقادات و ایمان قوی، و این عزم راسخ، نه تنها بهانهای برای حماقت، سفاهت، دست روی دست گذاشتن و نگاه کردن و لِه شدن نبود، بلکه دلیل محکمی بود برای این که برای خود را بسازیم و قوی کنیم؛ و این دلایل را از همان قرآن مجید، سیره، سنت و آموزههای رسول اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین گرفتهایم که مستلزم عقلانیت و ایمان است.
ما در این دنیای مادی، کارهایمان را به وسیلهی ابزار و وسایل انجام میدهیم؛ لذا خداوند متعال، به حضرت نوح علیه السلام کشتیسازی را یاد داد و خود قدرت ذوب فلزات را در پنجههای حضرت یونس علیه السلام قرار داد و "زرهسازی" را به او تعلیم داد و به تمامی موحدان و مؤمنانش فرمود:
«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» (الأنفال، 60)
ترجمه: و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى (مرکبهای) آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت.
- - این آیه یعنی "تجمیع قدرت دفاعی"، اعم از نیروی انسانی در ردههای گوناگون – تا وسایل حرکت، اعم از اسب، یا خودرهای نظامی یا تسلیحات متحرکی چون تانک، نفر بر، ناو و ...، تا سایر تسلیحات! برای چه؟ برای گرفتن طمع و جرأت حمله دشمن از یک سو، و انداختن وحشت از عواقب حمله در دل آنها از سویی دیگر. و البته همه برای خدا (فِي سَبِيلِ اللَّهِ) و هدف گرفتن و نگاه به معاد.
- - مبتنی بر این دکترین و استراتژی قرآنی، چون هشت سال با دست خالی مقاومت کردیم، ابتدا یک سوم خاک کشورمان به اشغال درآمد، صدها هزار شهید و میلیونها مجروح دادیم، زیر ساختهای کشور تخریب شد و ... تا دشمن را عقب برانیم، دلیل نمیشود که تا ابد دست خالی بمانیم و اگر حمله شد (که در صورت مشاهده ضعف حتماً میشود)، باز هم هشت، ده یا هشتاد سال (فلسطین) بجنگیم! بلکه باید کاری کنیم که "دشمن"، از حملهی مجدد به ما بترسد [مانند امروز]، و اگر نقشه حمله کشید، عواقب شدید آن را ببیند و اگر حمله کرد، سریعاً عقب نشینی کند؛ مانند قدرت حملات اسرائیل که از قدرت موسوم به کلاه آهنین، به 33 روز، 23 روز و 2 روز تقلیل یافته است.
- - دشمن، نه خدای شما را میشناسد و از او میترسد، نه از عبادتهای مخلصانهی مردمان هراسی دارد، و نه برای دعاهای روز و شب آنان وقعی قائل است و نه برای تقوا و حفظ ارزشهای آنان حرمتی قایل است؛ بلکه محاسبات مادی دارد. از کثرت نیرو، میزان وحدت، شدت مقاومت، اندیشههای برتر، و ثروت اقتصادی و تسلیحات نظامی و قدرت ارتباطات میترسد!
دشمن، در محاسبهی قدرت خودش نیز روی همین نیروهای مادی حساب میکند، و اگر حملهای کند، با همین قوای مادی است، لذا فرمود: شما نیز تجمیع نیرو کنید، تا از حمله به شما بترسد و اگر حمله کرد، با مقاومت شدید و شکست مواجه گردد.
استقلال – وابستگی
"استقلال"، در هر امری و به هر میزانی که باشد، یعنی "پیروزی"؛ و وابستگی در هر امری و به هر میزانی که باشد، یعنی "شکست"!
اگر از جو و گندم، برای مصرف انسان تا حیوان گرفته تا انواع و اقسام صنایع را وارد کردید، تکنولوژی، مدیریت و تخصص نداشتید و وارد کردید، یعنی "وابسته" هستید، یعنی قبل از این که جنگی رخ دهد، شکست خوردهاید!
از بنزین مصرفی گرفته تا دارو، تا صنایع مادر و یا صنایع پایین دستی، و سایر قدرتهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ...، همه به نوبهی خود، "ابزار جنگی" هستند، تسلیحاتی که چه در حمله و چه در دفاع، کارآیی خود را دارند.
اگر کشور و ملتی، صنایع نظامی داشته باشد، اما نیروی نظامی و مردمی نداشته باشد، حتماً شکست میخورد، چنان که امریکا در مقابل ویتنام شکست خورد و ...، عکس آن نیز صادق است.
اگر کشوری، نیروی نظامی و مردمی داشته باشد، اما از سیاست و سیاستمداران قوی، بصیر و با عزت برخوردار نباشد، حتماً شکست میخورد – اگر تمام اینها را داشته باشد، اما امید به آینده نداشته باشد – عزت نداشته باشد – ترسو و تنبل باشد و ...، حتماً در دراز مدت یا کوتاه مدت شکست میخورد، چنان که اگر اقتصاد نداشته باشد، شکست میخورد.
بنابراین، به امر خداوند سبحان، مکلفیم که در تمامی عرصههای زندگی فردی و اجتماعی، پیشرفته و قدرتمند گردیم. و البته تردیدی نداریم که به شرط ایمان، تقوا، بصیرت و جهاد (تلاش دشمن ستیز در هر امری)، موفقیت و پیروزی با ماست، چون این وعدهی خداست. حال آنان این سرمایهی بیانتهای ما را نمیشناسند و قبول و باور ندارند، به ما چه؟ به قولی: به جهنم که قبول ندارند.
«إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ» (غافر، 51)
ترجمه: ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا میخیزند یاری میدهیم!
سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند
03 نفر در این خصوص هم اندیشی کرده اند
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی دستگاه ها مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است..
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.