اگر خدا خرمشهر را آزاد کرد، بگذارید لبنان و فلسطین را آزاد کند!

اصلاً نگران و معترض نباشید، چون دقیقاً همین کار را می‌کنیم (وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ – و امورم را به او گذار نمودم)، منتهی با شناخت عقلی از خدا و فعل خدا، و ایمان قلبی و بالتبع توکل به او و همچنین با شناخت از انسان، جایگاه، تکالیف و مسئولیت‌هایش

منابع مرتبط
عکس نوشت ها
چندرسانه ای
دریافت پست
برچسب ها: شبهه شبهات

پاسخ شبهه اصلاً نگران و معترض نباشید، چون دقیقاً همین کار را می‌کنیم (وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ – و امورم را به او گذار نمودم)، منتهی با شناخت عقلی از خدا و فعل خدا، و ایمان قلبی و بالتبع توکل به او و همچنین با شناخت از انسان، جایگاه، تکالیف و مسئولیت‌هایش

الف – می‌دانیم که هر پرسشی، برای دریافت و فهم پاسخ نیست؛ لذا نباید با سادگی تمام، به هنگام مواجه با هر پرسشی، فقط به دنبال پاسخ باشیم؛ بلکه باید با بصیرت نگاه کنیم که هدف از طرح پرسش، آن هم با ساختار ایجاد شبهه و لحن اعتراضی چیست؟!

  • -این پرسش، که البته پرسش نیست، بلکه اعتراض به مقاومت مردم است، بسیار قدیمی است و هر از چندگاهی، دوباره فرافکنی می‌گردد؛ اما ما باید دقت کنیم که طراحان چه چیزی را هدف گرفته‌اند؟ آیا منکر خدا، فعل خدا، اراده و مشیت الهی هستند، یا معترض به مقاومت و ایستادگی مردم می‌باشند؟! دقت کنیم که چرا بین این همه جنگ و درگیری‌های گوناگون، از "فلسطین و لبنان" نام می‌برند و می‌گویند: اگر به خداوند سبحان ایمان دارید، شما دفاع نکنید، مقاومت نکنید، تسلیم شوید، تا خدا هر وقت خواست آنها را آزاد نماید.

بنابراین، اگر مقصود انکار خدا، فعل خدا و حول و قوه‌ی الهی باشد، باید پاسخش در همین راستا «مباحث توحیدی» باشد و اگر مقصود بازدارندگی مردم از مقاومت، دفاع و رویارویی با دشمن است، باید در همین مقوله بحث نمود.

ب – اگر کسی منکر خداوند سبحان است، دیگر نباید در "فعل خدا" چون و چرا نماید؛ چرا که بحث از فعل و انتساب آن به فاعلی که وجودش را منکرند، غیر عقلانی می‌باشد. و اگر خدا قبول دارند، و می‌خواهند «خرمشهر را خدا آزاد کرد» را نفی کنند، پس مانند یهودیانی که می‌گفتند: « يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ – دست خدا بسته است / المائدة، 64»، ربوبیت او را نفی کرده و خود را فعال ما یشآء می‌دانند و در واقع دچار "شرک نظری و عملی" شده‌اند.

ج – خداوند متعال، خالق، مالک، ربّ، فعال ما یشاء و فیاض است و در نظام علیمانه و حکیمانه‌ی خلقت و هدایت، برای هر امری وسایل لازم را قرار داده است، چنان که روشنایی و گرمای روز را به وسیله خورشید می‌دهد و روزی بندگانش را در خشکی و دریاها قرار می‌دهد – وحی را به وسیله پیامبران علیهم السلام به انسان‌ها ابلاغ می‌کند و آنها را به وسیله‌ی امام هدایت می‌نماید، جان‌ها را به وسیله‌ی فرشتگان مرگ می‌گیرد و ... .

د – انسان خودش نیز برای خودش و دیگران وسیله می‌شود و آن چه از امکانات در اختیار دارد و هر چه می‌کند نیز فقط نقش وسیله دارد و فعال اوست؛ لذا مرد و زن با هم نزدیکی می‌کنند و از نطفه و ... جنینی در رحِم مادر شکل می‌گیرد و به دنیا می‌آید، اما می‌فرماید: « أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ * أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ - آیا از نطفه‌ای که در رحم می‌ریزید آگاهید؟! * آیا شما آن را (در دوران جنینی) آفرینش (پی در پی) می‌دهید یا ما آفریدگاریم؟! / الواقعة، 58 و 59» - چنان که انسان بذری که خودش خلق نکرده را بر زمینی که او خلق نکرده می‌پاشد، سپس با آبی که او خلق نکرده آبیاری می‌کند و نور و حرارت خورشیدی که او خلق نکرده، بر آن می‌تابد و در نتیجه گندم یا کشتی که او خلق نکرده می‌روید، پس خداوند متعال او را متذکر می‌گردد که « أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ * أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ - آيا آنچه را كشت مى‌كنيد، ملاحظه كرده‌ايد؟ * آیا شما آن را می‌رویانید یا ما می‌رویانیم؟! / الواقعة، 63 و 64».

هم چنین است وقتی انسان در راه خدا تیری به سوی دشمن پرتاب یا شلیک می‌کند (خواه تیر از سلاح جنگی باشد، یا علمی، اقتصادی، فرهنگی و ...)؛ پس می‌فرماید: « وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى - و چون [ريگ به سوى آنان‌] افكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند / الأنفال، 17 ».

جنگ، مقاومت و مقابله با دشمنان:

وقتی حضرت موسی علیه السلام به امر خدا به یهودیان (پس از آن همه معجزه و غرق فرعونیان) فرمود که وارد این سرزمین شوید تا بهره‌مند گردید، گفتند: اینجا مردان قوی دارد، تو با خدایت برو و با آنها بجنگید و آنها را بیرون کنید، تا ما وارد شویم. خداوند حکیم نیز آنان را به خاطر این جهل،؛ تکبر و نافرمانی، به چهل سال آوارگی در صحرا محکوم نمود. [و این تاریخ هم چنان تکرار می‌شود].

امروز جانیان و جنایتکاران صهیونیست و ستون پنجم آنها در داخل کشور [که عمدتاً بهایی‌ها، سلطنت‌طلب‌ها و وابستگان به غرب هستند]، به ما می‌گویند: «چرا ایستادگی و مقاومت می‌کنید؟ بگذارید ما به راحتی شما را در یک نسل‌کُشی وحشیانه قتل عام کنیم، سرزمین‌هایتان را غصب کنیم، اموال شما را چپاول کنیم، به نوامیس مادی و معنوی شما متعرض شویم ...، و شما کار را به خدا بسپارید که هر گاه خواست، ما را نابود کند»!

*- اما دیگر مسلمانان بیدار، هوشیار، آگاه و بصیر شده‌اند و می‌دانند همانگونه که تا کسی اراده به کشت ننماید و در آن راستا عمل ننماید، خداوند خالق، گیاهی را به دست او و برای او نمی‌رویاند؛ تا مردم تصمیم به نجات خودشان از سلطه، ظلم و جنایت طاغوت نگیرند و در مقابل آنها و جنودشان نایستند، خداوند متعال آنها را نجات نمی‌دهد، چرا که خودشان این ذلت و خفت و حقارت را خواسته‌اند. « إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ - در حقيقت ‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏ دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند / الرّعد، 11»

قرآن کریم:

از این رو، در قرآن کریم می‌خوانیم که از یک سو فرمود: « وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ – آنقدر با آنان بجنگید که دیگر از فتنه چیزی باقی نماند / البقرة، 193» - و از سویی دیگر فرمود: « فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ – شما آنها را نکشتید [یا با آنان نجنگیدید]، بلکه خدا آنان را کشت / الأنفال، 17». این یعنی «خدا خرمشهر را آزاد کرد»، منتهی به دست مؤمنان.

« الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ » (الحج، 40)

ترجمه: همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، [گناهی بر آنان نمی‌دانستند] جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!»؛ و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.

نکته:

خداوند متعال، انسان را برای خلیفة اللهی در زمین خلق کرده است، پس اگر او را بندگی نمود، رنگ خدایی می‌گیرد، چشمش عین الله و دستش یدالله می‌گردد؛ یعنی خداوند متعال به او توفیق می‌دهد تا اراده‌اش به دست او محقق گردد؛ و البته او نیازی ندارد، بلکه این توفیق، سبب رشد شخص (جامعه) می‌گردد. و اگر کسی (جامعه‌ای) از بندگی و دین خدا روی برگرداند و در نتیجه به ولایت طواغیت گردن نهد، به خداوند متعال ضرر و زیانی نمی‌رساند و نمی‌تواند او را ناتوان و مغلوب نماید، بلکه قادر متعال می‌گذارد تا او در همین ذلت خود خواسته، هلاک شود، سپس یک گروه دیگری را جایگزین آنها می‌کند که خدا را دوست دارند و خدا آنان را دوست دارد و در راه خدا، جهاد می‌کنند ... و این توفیق نصیب آنان می‌گردد:

« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ » (المائد، 54)

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، هر كس از شما از دين خود برگردد، به زودى خدا گروهى [ديگر] را مى‌آورد كه آنان را دوست مى‌دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند. [اينان‌] با مؤمنان، فروتن، [و] بر كافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مى‌كنند و از سرزنش هيچ ملامت‌گرى نمى‌ترسند. اين فضل خداست. آن را به هر كه بخواهد مى‌دهد، و خدا گشايشگر داناست.

  • ●●-پس ما، با ایمان و توکل به خداوند متعال، با عزمی راسخ، با بصیرت و شجاعت، با صبر و استقامت تمام و با وحدتی که موجب تحیر، تعجب، خشم و خوف دشمنان می‌گردد، مقابل طاغوت و نظام سلطه‌اش می‌ایستیم، می‌جنگیم و مقاومت می‌کنیم، تا خداوند متعال این توفیق را شامل حال ما گرداند و به دست ما فلسطین و قدس را آزاد نماید و طاغوت را از اریکه‌ی قدرت، به زیر کشد و در دریای عذابش غرق نماید، چنان که خرمشهر و کل ایران را آزاد کرد و فرعونیان و عوامل آنها را خفه نمود.

سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند